چه روزهای بدیه هوای افتضاح و روحیه افتضاح تر! دلم میخواد برم یه جای دور و دیگه برنگردم تو این شهر پر دود و پر خاطره.

هفته پیش چند روزی رفتم ولایت و استراحت و تجدید دیدار که خیلی خوب بود.

ماجرای اون آقای همکار هم به جایی نمیرسه انگار.میگه چند ماه فرصت میخوام که فکرامو بکنم ببینم میخوام ازدواج کنم یانه؟! بهش گفتم خب مگه من مسخره م که اول اومدی احساس نشون دادی حالا میگی تازه میخوام برم فکر کنم؟! حس بدی دارم انگار بازم اعتماد بیجا کردم از طرفی حس میکنم بهش علاقمند شدم و از طرف دیگه نمیتونم رفتارشو تحمل کنم .چند بار خواستم کلا از ذهنم بیرونش کنم هی احساسی شدم! امیدوارم خدا خودش بهترین راهو سر راهم بذاره.خیلی خسته و کلافه م.

 

 

میخوام منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه لوله و اتصالات فولادستان سایت رپ بازی Game Rap اخبار بورس جهان معرفی کالا فروشگاهی Dozd Va Police_AV-CNR